امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ - 21 جماد أول 1446
ارادهای برای افزودن کتاب به سبد خرید مردم وجود ندارد/ ترجمه «پلیس حافظه»
کیهان بهمنی مترجم از آخرین فعالیتهای خود در حوزه ادبیات گفت و مشکلات مربوط به سرانه مطالعه در کشور را مورد بررسی قرار داد. به گزارش خط سوم هنر به نقل از خبرگزاری صبا، کیهان بهمنی مترجم، منتقد و استاد دانشگاه درباره آخرین فعالیت هنری و ادبی خود گفت: آخرین کاری که در همکاری با نشر آموت منتشر […]
کیهان بهمنی مترجم از آخرین فعالیتهای خود در حوزه ادبیات گفت و مشکلات مربوط به سرانه مطالعه در کشور را مورد بررسی قرار داد.
به گزارش خط سوم هنر به نقل از خبرگزاری صبا، کیهان بهمنی مترجم، منتقد و استاد دانشگاه درباره آخرین فعالیت هنری و ادبی خود گفت: آخرین کاری که در همکاری با نشر آموت منتشر کردهام، رمانی پادآرمانشهری با عنوان «پلیس حافظه» از نویسنده ژاپنی خانم یوکو اوگاوا که پیشتر از همین نویسنده رمان «خدمتکار و پروفسور» و مجموعه داستان «انتقام» را توسط نشر آموت تقدیم خوانندگان کرده بودم.
وی اظهار کرد: به گفته نویسنده این اثر، «پلیس حافظه» رمانی است که او تحت تاثیر خواندن دفترچه خاطرات آن فرانک نوشته است. «پلیس حافظه» در ارتباطی بینامتنی با سایر آثار خانم اوگاوا از عنصر خاطرات و حافظه به عنوان درونمایه اصلی بهره میگیرد و در عین حال همچون آثار دیگر او، روانشناسی روابط انسانی در این اثر نیز نقشی اساسی دارد.
این مترجم ادامه داد: «پلیس حافظه» اشتراکات بسیاری با رمانهای «فارنهایت ۴۵۱» ری بردبری و «۱۹۸۴» جرج اورول دارد. خانم اوگاوا در این رمان از تکنیک داستان در داستان استفاده کرده است و در ترجمه منتشر شده در ایران سعی کردهایم با استفاده از تغییر فونت دو داستان را مشخص کنیم.
وی از به پایان رسیدن ترجمه اثری در زمینه فلسفه در آثار شکسپیر خبر داد و گفت: به دلیل حجم سنگین کار تحقیقی که بعد از ترجمه اولیه باید انجام بدهم، شاید تا پایان سال بتوانم آن را برای چاپ نزد ناشر بفرستم. در عین حال این روزها مشغول ترجمه اثری دیگر از خانم آن تایلر هستم که پیشتر هفت رمان از ایشان را ترجمه کردهام.
مترجم آثار آن تایلر در ایران درباره گرایش مردم به سمت خواندن آثار ادبی در قالب نسخههای دیجیتالی گفت: تجربه به من ثابت کرده است کتابهای الکترونیکی شاید برای استفادههای تحقیقی کاربرد زیادی داشته باشند، اما از سوی خوانندههای حرفهای ادبیات چندان مورد استقبال قرار نگرفتهاند. شاید برای روشن شدن این موضوع بد نباشد به ذکر یکی دو مثال مشابه بپردازیم. امروزه تئاترهای بسیاری در جهان به صورت فایل و سیدی در اختیار علاقهمندان تئاتر است، اما تجربه تماشای نمایش به صورت حضوری در سالن تئاتر نوعی تجربه حسی است که هیچوقت تماشای تئاتر روی تلویزیون قادر به ایجاد چنین حسی نیست. یا تماشای فیلم در خانه و نقطه مقابل آن رفتن به سینما.
وی اظهار کرد: به اعتقاد من لمس کتاب و راحتی مطالعه کتاب کاغذی هم همین حالت را دارد. تعامل میان کتاب و خواننده شبیه تعامل میان معلم و دانشآموز است. شاید این تفکر اندکی تفکری کلاسیک به نظر بیاید اما میزان فروش کتابهای الکترونیکی در سطح کشور خودمان در مقایسه با کتاب کاغذی بیانگر همین واقعیت است.
بهمنی تاکید کرد: نکته مهمتر ابزار لازم برای مطالعه کتابهای الکترونیکی است که در دسترس همگان نیست. گوشیهای تلفن همراه، تبلتها و رایانهها ابزار مناسبی برای مطالعه کتاب نیستند، زیرا در اکثر مواقع این وسایل فاقد استانداردهای لازم برای مطالعه کتاب هستند. حتی ابزارهای حرفهای همچون بوکریدرها نیز در اکثر مواقع به علت گرانی در دسترس همگان نیستند و به همین دلیل است که این ابزارها که زمانی با سروصدا وارد بازار شده بودند، امروزه از رونق افتادهاند.
حال بازار کتاب و کتابفروشیهای ما خوب نیست
این استاد دانشگاه درباره سرانه مطالعه در ایران گفت: حال بازار کتاب و کتابفروشیهای ما خوب نیست و این موضوع به هیچ وجه به دلیل کمتر شدن علاقه مردم به مقوله کتابخوانی نیست. واقعیتی که وجود دارد این است که در بحث مطالعه اولین و مهمترین فاکتور مورد نیاز، آسایش خیال خواننده است. خواننده حرفهای یا حتی غیرحرفهای در مرحله اول نیاز به آرامش روانی دارد زیرا فرایند مطالعه فعالیتی ذهنی است که ذهن درگیر و خسته اصلاً قادر به درگیر شدن در آن نیست.
وی ادامه داد: در سالهای اخیر جو روانی منفی بهوجودآمده بر اثر مسایل سیاسی و اقتصادی تا حد زیادی باعث آشفتگی ذهن کتابخوانها شده است. رشد فکر نیازمند زمینه اجتماعی باثبات و مناسب است که طوفانهای اقتصادی در سالهای اخیر دائم در حال بر هم زدن این ثبات بوده است.
مردم نه آرامش ذهن دارند نه پول
بهمنی اظهار کرد: امروزه ما حتی نمیتوانیم از دانشجویان دانشگاه توقع مطالعه داشته باشیم. قیمت کتابها به حدی سرسامآور شده است که توقع خرید کتاب و باز کردن جایی برای کتاب در سبد خرید مردم، توقعی بیمورد به نظر میرسد. متاسفانه کتابخانهها و مراکز دیگری که بتوانند در جهت کتابخوانی تسهیلاتی را در اختیار مردم بگذارند، آنچنان ضعیف هستند که هیچ جایگاه مشخصی در زندگی مردم ندارند و باز متاسفانه گویی برای رهایی از این مخمصه هیچ اراده خاصی نیز وجود ندارد.
تلویزیون نسبتی با کتاب خوانی ندارد
وی تصریح کرد: به یقین بودجهای که امروز بابت کتاب نخواندن صرفهجویی میشود، در آیندهای نه چندان دور صرف بیماریهای مهلک و لاعلاج اجتماعی خواهد شد. در تمام مدتی که جامعه ما درگیر بیماری کووید ۱۹ بوده است، کوچکترین تبلیغاتی که مردم را تشویق به در خانه ماندن و مطالعه کردن بکند، در رادیو یا تلویزیون نشنیده یا ندیدهام. چطور است به جای مسابقههای تلویزیونی که با شمارهگیری چند شماره به مخاطب پول جایزه میدهند، در همین رسانه مسابقات کتابخوانی برگزار شود و مثلا به برنده پنجاه جلد کتاب جایزه بدهند؟
این منتقد آثار ادبی در پایان گفت: تعجب میکنم که در تلویزیون ما اگر کسی بتواند از تصویر ابروی یک هنرپیشه پی ببرد آن ابروها متعلق به چه کسی است به او جایزه میدهند؛ مگر این کار چقدر به اعتلای فرهنگی این مملکت کمک میکند؟ به امید روزی که مطالعه کتاب و البته مطالعه کتابهایی با اندیشههای متفاوت، تبدیل به یک نوع ارزش شود.
فرهنگ کتابخوانی , کتاب , کتابخوانی , هزینه کتاب
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.