امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ - 21 جماد أول 1446
اجماع گسترده علیه سواستفاده از نام سینما در قبال متهمان اختلاس
بانیفیلم: هنوز یک روز از انتشار نامه درخواست آزادی و مرخصی محمد امامی از متهمان اصلی سواستفاده مالی از بانک سرمایه و صندوق فرهنگیان نگذشته است که جمعی از دستاندرکاران سینما نسبت به سواستفاده از اعتبار سینمای ایران برای استخلاص یک متهم اقتصادی هشدار دادند.
منیژه حکمت در پستی اینستاگرامی ضمن انتقاد شدید به انتشاردهندگان و امضاکنندگان نامه درخواست مرخصی محمد امامی نوشت: «شرم بر ما، شرم بر ما، شرم بر سینمای ایران که برای نوالهای که برایمان پرت کردهاند این چنین به دریوزگی افتادهایم و عزت و آبروی فرهنگ و هنرمان را از کسی طلب میکنیم که غارت سفره ناچیز فرهنگیان کشورمان تنها خلاقیت اوست…»
هجمه بیامان به نویسندگان این نامه بیشتر توسط تعدادی از تهیهکنندگان عضو جامعه صنفی صورت گرفته و میگیرد هرچند که جریان مستقل تهیهکنندگی نیز از اساس با ورود سرمایههای مشکوک و بیحساب و کتاب به بخش تولید و نمایش فیلم و سریال مخالف بود.
اما چرا محمد امامی به عنوان یک فعال اقتصادی، گام به حیطه تهیهکنندگی گذاشت؟ فعالیتی که دست کم روی کاغذ نمیتوانست سودآوری چندانی برای سرمایهگذارانش داشته باشد!
اینها پرسشهاییست که پاسخشان میتواند گرههای کور این ریسمان درهم تنیده را باز کند و به دالانهای تاریک ورود پولهای سرکردان و مشکوک به عرصه سینما، نور بتاباند.
محمد امامی بیش از دو سال است که با شکایت دادستانی تهران در مقام مدعیالعموم به اتهام اخلال در نظام بانکی و دریافت وامهای صدها میلیارد تومانی از بانک سرمایه و صندوق فرهنگیان روانه زندان اوین شده است.
یافتن این پرسش که چرا محمد امامی تصمیم گرفت در کنار فعالیت مختلف اقتصادی بزرگش به عرصه سرمایهگذاری و تهیهکنندگی سریالهای شبکه نمایش خانگی و تولید فیلمهای سینمایی هم ورود کند بسیار تعیینکنندهست؛ دلیل این حضور پرحاشیه که انتقادات فراوانی هم از جانب سایر تهیهکنندگان را به همراه داشت چه بود؟
بیشتر انتقادات به ورود محمد امامی به دنیای فیلم و سریال، متوجه دست و دلبازیهای مالی او در پرداخت دستمزدها غیرمتعارف و ایجاد فضای دوگانه اقتصادی در تولید فیلم و سریال بود.
این ریختوپاشهای اقتصادی درحالی در ساخت و تولید سریالها و فیلمها صورت میگرفت که میزان سرمایهگذاریها، توجیه اقتصادی متناسبی با میزان بودجه خرج شده پروژهها نداشت.
نهادینه شدن این قبیل ریختوپاشها در تولید فیلم و سریال باعث کارشکنیها و ایجاد اخلال در نظام تولید فیلم گشته و در نهایت موجب بروز و رشدو نمو جریانی در سینما و شبکه نمایش خانگی شد که در نهایت انزوای بیشتر تهیهکنندگان و سازندگان حرفهای سینمای ایران را رقم زد.
هرچند دستگیری محمد امامی توسط دادستانی به اتهام مشارکت در اختلاس از بانکها میرفت تا افسارگسیختگی شکل تولید فیلمها به روال عادی بازگردد اما شرایط ساخت فیلم در سینمای ایران همچنان متاثر از حاتمبخشیهای امامی، ناسازگاریهای خود را برای تهیهکنندگان مستقل ادامه میداد.
تولید سریالهای نمایش خانگی با بودجههای نجومی و دریافت دستمزدهای نامتعارف توسط برخی بازیگران که پیشتر حتی یک دهم آن پولها را نیز به عنوان دستمزد نمیگرفتند، چنان رواج پیدا کرد که دیگر هیچ کس حتی مدیران سینمایی هم قدرت ایستادگی در برایر این جریان نادرست را نداشتند.
این جریان ناسالم و نادرست با اتکا به منابع عظیم پولی که بیحساب و کتاب خرج میشد، کمر به قتل جریان حرفهای و سالم تهیهکنندگی بست و چراغ تولید حرفهای سینما رو به خاموشی کشاند.
اجماع دستاندرکاران سینمایی و بسان دیدگاههای انتقادیشان نسبت به رسوخ و ماندگاری جریان متکی به سرمایههای مشکوک میتواند تا حدودی برای مقابله با روند سواستفاده از اعتبار فرهنگ و هنر کشور و برقراری نظم و ترتیب به بینظمیهای افسارگسیخته تولید فیلم و سریال مفید باشد.
شاید ایستادگی و مقاومت در برابر این جریان باعث شود افرادی که در پیشینه فعالیت اقتصادیشان، فروش دیویدیهای هالیوودی تنها نخ ارتباطیشان با سینما بود حالا برای رضایتخاطر برخی از همکاران(؟!) چکهای میلیاردی نکشند!
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.