امروز : پنج شنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳ - 20 جماد أول 1446
قصه سیمرغهای جهانی هم به سر رسید/ روزنههای امید در سایه کرونا
سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر بالاخره به ایستگاه پایانی رسید و روز گذشته با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد؛ مهمترین چالشها و دستاوردهای این رویداد چه بود؟ گروه هنر: «مهر سیمرغ» عنوان بسته خبری-تحلیلی روزانهای است که پیش از این در ایام برگزاری سیونهمین جشنواره فیلم فجر به صورت روزانه انعکاس اهم اخبار مرتبط با متن […]
سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر بالاخره به ایستگاه پایانی رسید و روز گذشته با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد؛ مهمترین چالشها و دستاوردهای این رویداد چه بود؟
گروه هنر: «مهر سیمرغ» عنوان بسته خبری-تحلیلی روزانهای است که پیش از این در ایام برگزاری سیونهمین جشنواره فیلم فجر به صورت روزانه انعکاس اهم اخبار مرتبط با متن و حاشیه این رویداد را در دستور کار قرار داده بود و از امروز به مرور متن و حاشیه «سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر» میپردازد.
در آخرین شماره از «مهر سیمرغ» به مرور بخشی از دستاوردها و حواشی این دوره متفاوت از جشنواره جهانی فیلم فجر خواهیم پرداخت.
چهره روز؛ سینمای ایران
شاید این انتخاب بهظاهر نامتعارف باشد؛ در طول برگزاری سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر به سنتی که در «مهر سیمرغ» پایهگذاری کرده بودیم، هر روز یکی از چهرههای خبرساز و مهم را از لابهلای اخبار روز جشنواره انتخاب کردیم و دربارهاش نوشتیم اما در واپسین شماره از «مهر سیمرغ جهانی ۳۸»، به نظر میرسید باید دست به انتخاب متفاوتی بزنیم. فارغ از کارنامه شخصی افراد حاضر در این رویداد که هر یک به دلایلی بهعنوان چهره روز انتخاب شدند، حالا باید درباره یک خانواده صحبت کنیم؛ خانوادهای که در بحرانیترین دوران خود طی یک سال و نیم گذشته به سر میبرد اما یک بار دیگر ثابت کرد هنوز زمینگیر نشده و تلاش دارد ثابت کند هنوز زنده است.
سینمای ایران در دوران تلخ بحران کرونا، آسیبهای بسیاری را متحمل شد و گاه تا مرز کمای کامل هم پیشرفت اما در طول یک سال و نیم گذشته، این جشنوارههای سینمایی بودند که هر از گاهی این فرصت را بهوجود آوردند تا به یاد داشته باشیم هنوز چرخ سینما میچرخد و هنوز میتوان در تاریکی سالن سینما، از مواجهه با تازهترین ساختههای سینماگران ایرانی سرذوق آمد؛ چه با مزه گس اما رنگی «میچر»، چه با تراژدی سیاهوسفید «دشت خاموش». این جریان سینما است که به مسیر خود ادامه میدهد.
اینکه در همین دوران بحرانی کرونا سینمای ایران توانست یکی از رویدادهای مهم خود را به ثبت فیاپف بهعنوان یکی از مراجع معتبر ارزیابی اعتبار رویدادهای سینمایی در سطح بینالمللی برساند هم دستاورد کمی نیست.
فارغ از هر انتقادی که طبیعتاً به عملکرد مدیران سینمایی و مشخصاً سیاستگذاران جشنواره فجر وارد است و در جای خود باید مطرح شود و پاسخ به آن هم مطالبهای جدی است، نمیتوان بابت نفسهای عمیق گاه به گاه سینمای ایران در بزنگاههایی مانند جشنواره جهانی فیلم فجر، خوشحال نبود. سینمای ایران تا به اینجا مغلوب کرونا نشده است اما بهشدت آسیبدیده و زخمی است.
فرصتهایی که میتوان بر زخمهای آن مرهم گذاشت و روزنههای امید به آینده را پیش روی آن نمایاند را نباید به راحتی از دست داد. سینمادوستانی که طی یک هفته گذشته فرصت حضور در سالنهای اکران جشنواره جهانی را بهدست آوردند، به خوبی میدانند وقتی از لذت مواجهه با روزنههای امید صحبت میکنیم، از چه میگوئیم.
فیلم روز؛ سیارک
هر چند سهم فیلمهای ایرانی در ویترین جشنواره جهانی فیلم فجر چندان زیاد نیست و معمولاً تعداد فیلمهای ایرانی راهیافته به این رویداد کمتر از آثار بینالمللی است اما طبق یک قرارداد نانوشته، در این رویداد هم کماکان بیشتر توجه از سوی مخاطبان و رسانهها معطوف به همین فیلمهای ایرانی است. بهخصوص فیلمهایی که اولین اکران رسمی خود را در این جشنواره تجربه میکنند.
در جشنواره سیوهشتم فیلم فجر فیلمهای «شهربانور» به کارگردانی مریم بحرالعلومی، «بوتاکس» به کارگردانی کاوه مظاهری، «میجر» ساخته احسان عبدیپور، «دشت خاموش» ساخته احمد بهرامی و «صحنهزنی» به کارگردانی علیرضا صمدی چنین ویژگیای داشتند و در ایام برگزاری مخاطبان بسیاری به تماشای آنها نشستند.
در این میان فیلم سینمایی «سیارک» به کارگردانی مهدی حسینیوند علاوهبر استقبال مخاطبان توانست یکی از دو «سیمرغ زرین» این رویداد را هم از آن خود کند و بهعنوان بهترین فیلم بخش «جلوهگاه شرق» معرفی شد.
مهدی حسینیوند که در سینمای ایران بیشتر بهواسطه سابقه تدوینگری شناخته میشود، در اولین فیلم خود در مقام کارگردان «سیارک» را با موضوعی متفاوت کارگردانی کرده که روایتگر یک بحران اجتماعی در سیستان و بلوچستان است. همین نگاه متفاوت هم مورد توجه مخاطبان و داوران جشنواره جهانی قرار گرفت
حسینی وند تهیهکننده و کارگردان این فیلم در آئین اختتامیه جشنواره و در قالب پیامی ویدئویی گفت: قدردان تک تک عوامل فیلمم هستم که اگر نبودند، این فیلم ساخته نمیشد. یادمان نرود که فیلمسازی یک کار گروهی است. ابراهیم و خانوادهاش در عالم واقعی هیچیک شناسنامه نداشتند و امیدوارم روزی فرا برسد که تعداد این بچهها که در سیستان و بلوچستان و کرمان و سایر مناطق زیاد است، بتوانند هویت خود را ثبت کنند و از مشکلات کوچک اما عدیدهای که دچارش هستند، رها شوند.
تجربه روز؛ یک اختتامیه کاملاً مجازی
پرونده سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر روز گذشته با یک تجربه متفاوت بسته شد. جشنوارههای سینمایی طی یکسال و نیمی که از بحران کرونا در ایران میگذرد، آزمون و خطاهای بسیاری برای مدیریت فرآیند برگزاری پشتسر گذاشتهاند. از جشنواره فیلم کودک گرفته که آئین اختتامیه خود را در جوار مجتمع مسکونی برگزار کرد تا کودکان از درون خانه و از پنجره با آن همراهی کنند تا جشنواره سینماحقیقت که برگزاری نیمهمجازی را در دستور کار قرار داد و علاوهبر اهدای جوایز به صورت حضوری به برگزیدگان، مراسم را بهصورت مجازی پخش کرد.
بخش ملی جشنواره فیلم فجر هم اختتامیهای پرحاشیه و حرف و حدیث داشت و به رغم محدودیت شدید مدعوین و پذیرایی صرف از نامزدهای هر بخش در سالن اصلی برج میلاد، بازهم برگزاری حضوری آن مراسم با انتقاداتی به جهت رعایت پروتکلهای بهداشتی مواجه شد.
جشنواره جهانی فیلم فجر اما روز گذشته آئین اختتامیهای «کاملا مجازی» را برگزار کرد؛ هیأت داوران در ارتباط لایو با امیر اسفندیاری بهعنوان مجری مراسم، آرا و نظرات خود در بخشهای مختلف را اعلام کردند و پس از اهدای جایزه هر بخش، پیام ویدئویی هنرمندان برگزیده از کشورهای مختلف، پخش شد. این سازوکار که یک اختتامیه کاملاً مجازی و غیرحضوری را رقم زد، تجربهای متفاوت بود که میتواند در فرآیند برگزاری جشنوارههای سینمایی دیگر در سایه کرونا، مورد توجه قرار گیرد.
تنها نکتهای که در این زمینه نمیتوان نادیده گرفت، ضعفهای زیرساختی و سختافزاری برای برگزاری ایدهآل چنین مراسمی بود.
چند ساعت پس از برگزاری آئین اختتامیه و در آخرین سانس نمایش فیلم «میجر» در روز پایانی جشنواره با ایده مسئولان برگزاری، سیمرغ سیمین بهترین بازیگر مرد که به حمید فرخنژاد برای بازی در این فیلم رسیده بود، بهصورت حضوری و در سالن نمایش به او اهدا شد تا تنها برگزیده حضوری سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر محسوب شود.
نکته روز؛ سیمرغ بلورین یا زرین؟
روز گذشته جوایز جشنواره جهانی فیلم فجر با ترکیب همیشگی خود اهدا شد؛ ترکیبی که البته شباهتی با نسخه ملی این رویداد ندارد و از همین منظر میتوان رویکرد متفاوت سیاستگذاران این دو رویداد را موردبررسی قرار داد.
سیمرغ بلورین یکی از نوستالژیکترین و البته مهمترین جوایز سینمایی در ویترین افتخارات هنرمندان سینمای ایران محسوب میشود. تصویری حکاکی شده از سیمرغ معروف جشنواره بر تکهای بلور که ظرافت و دقت در پرداخت آن زمانی مدیران فجر را به این جمعبندی رسانده بود که سفارش تولید آن در داخل به صرفه نیست و به همین دلیل جایزه اصلی سینمای ایران، محصول کشورهای دیگر بود! فارغ از این حاشیه اما مهمترین ویژگی «سیمرغ بلورین» در هر دوره از جشنواره فجر، تعدد جوایز اهدایی و فهرست پرشمار دریافتکنندگان این جایزه بوده است.
در دورههای مختلف جشنواره فیلم فجر همواره این چالش مطرح بوده است که چرا این رویداد در فرآیند پذیرش فیلم رویکرد «جشنواره» دارد و در فرآیند داوری و اهدای جوایز، بهصورت آکادمی عمل میکند. در استاندارد جشنوارهای دنیا معمول این است که جشنواره جوایز اصلی مانند برترین فیلم، برترین کارگردانی و برترین بازیگری اهدا میکنند و جوایز دیگر بخشهای فنی مانند فیلمبرداری، گریم، صدابرداری و… در قالب جشنهای سینمایی مانند اسکار که اصناف در فرآیند رأیگیری تخصصی آن تأثیرگذار هستند، اهدا میشود. جشنواره فجر اما در طول چهار دهه برگزاری هم این بوده است و هم آن!
جشنواره جهانی فیلم فجر اما تلاش کرده است در دوران استقلال خود این رویکرد را به استاندارد جهانی نزدیکتر کند. جشنواره جهانی در بخشهای رقابتی خود برای بهترین کارگردانی و بهترین بازیگری «سیمرغ سیمین» اهدا میکند و تنها یک «سیمرغ زرین» را به بهترین فیلم میدهد. چیزی شبیه رویکرد جشنواره فیلم برلین و کن که تنها یک جایزه طلایی دارند و مضافبر آن بخشهای فنی آثار هم در آنها داوری نمیشود.
حالا باید دید رویکرد متفاوت بخش ملی و جهانی فیلم فجر، تا چه زمانی استمرار پیدا میکند و آیا این رویداد در یک نگاه کلان به بازتعریف مناسبات حرفهای خود در زمینه اهدای جوایز خواهد رسید.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.